امنيت و نا امني از منظر ولایت


 






 

مقوله ي امنيت به نظر من، در درجه ي اول حقوق مردم است، احساس خود مردم هم همين است؛ يعنى اگر محيط ناامن باشد، هيچ خواسته و خوشى براي مردم باقى نمى ماند... مردم، خود امنيت را مى خواهند، واقعيت امنيت را مى خواهند، آن هم در همان پهنه ي گسترده يعنى چه؟ يعنى مردم امنيت در محيط كار، امنيت در خانه، امنيت براي بچه هايشان در مدرسه، امنيت براي بچه هايشان در ميدان فوتبال، امنيت براي جاده ها، امنيت براي شهرها، امنيت براي
خيابانها را مى خواهند... اشتغال وقتى نباشد يا كم باشد يعنى وقتى بيكاري در جامعه باشد، اين خودش يكى از عوامل ناامنى است؛ سياست بازي هاي جاه طلبانه و غيرمسؤولانه كسانى باشد، از عوامل ناامنى است؛ سياست بازي هاي جاه طلبانه و غيرمسؤولانه كسانى باشد، از عوامل ناامنى است... امنيت هم حق عمومى است، مال همه است، همه مردم در
داخل كشور، در سرتاسر كشور، اقوام مختلف، زبانهاي مختلف، اديان مختلف، چه برسد به سلايق مختلف سياسى، فرق نمي كند. حتى آن كسى كه با يك نهاد مهمى، با اساس نظام مخالف است، شما در محيط زندگى اش بايد امنيتش را تأمين كنيد، تنها عنصري كه از اين چتر عمومى خارج است، خود مجرم است در حال ارتكاب جرم يا در جهت ارتكاب
جرم. ما عداي او - همه ي كسانى كه هستند - مشمول اين چترعمومى اند و شما بايستى اين چتر را بلند کنيد بر سر تمام اين ملت بگسترانيد؛ اين خيلى چيز اساسى و مهمى است... يك نكته اين است كه براي مقابله با ناامنى بايد هوشياري و قاطعيت و سرعت اقدام و پيگري خستگى ناپذير و نگاه يكسان به همه عوامل ناامنى داشت. اگر هوشياري
نباشد، دچار غفلت مى شويد؛ ناامنى وارد خانه شما مى شود و شما وجود او را احساس نمى کنيد؛ ناهشياري اولين مصيبت است. اگر قاطعيت نداشته باشيد؛ دچار ترديد و تزلزل در اقدام بشويد، خود شما عامل ناامنى مى شويد؟ چون دستگاهى كه مسؤول امنيت است، اگر دچار تزلزل شد، بزرگترين مشوق به وجود آورندگان ناامنى مى شود. پس
قاطعيت هم يك امر لازم است. و پيگيري؛ پيگيري؛ اين آن بلايى است كه من در خيلى جاها مى بينم، شروع مي كنند، اما تا چند قدم؛ بعد ناگهان مى بينيد كه قدمها سست شد، بعد هم توقف، گاهى هم برگشت! اينها عيب است. اين جور نمى شود ناامنى را برطرف كرد. آن اهميتى كه ناامنى دارد و آن نياز مبرمى كه به امنيت در جامعه هست، با چنين روشى سازگار نيست. بايستى پيگيري كرد و نگاه يكسان داشت؛ آن كسى كه موجب ناامنى است. فرق نمي كند هر كه مى خواهد باشد - چه در كسوت يك آشوبگر حرفه اي (اوباش و الوات و اينها) باشد، چه در كسوت يك عنصر اتوكشيده سياسى، چه در كسوت حزب الهى، چه دركسوت يك عضو عالى رتبه وابسته به فلان دستگاه؛ اگر عامل ناامنى است، بايد دستگاهى كه مربوط به اوست او را دنبال بكند و تا آخر پيگيري كند. اگر اين (قاطعيت) و (پيگيري) و (هوشياري) و (ملاحظه گري) در اجراي حق و عدالت وجود داشته باشد، آن وقت اقتدار نظام مثل يك خورشيد مى درخشد؛ چون مجروح كردن امنيت، مجروح كردن اقتدار نظام است.
آن روزي كه در حول و حوش قضاياي تيرماه سال گذشته (سال 1378) - قضاياي تأسف بار و گريه آور تيرماه سال گذشته - نگاه مي كرديم مى ديديم آن مطبوعاتى كه آن روز بودند، من به بعضى از مسؤولين عالى رتبه ي كشور نشان دادم گفتم اينها چيست؟ايشان گفتند كه اين همين زير سؤال بودن اقتدار نظام است؛ همين بود. تيترهايى انتخاب مى شد و زده مى شد به روزنامه ها كه معنايش تشويق به ناامنى و لازمه ي واضح و روشن و ناتوانى دستگاه از استقرار امنيت بود.
چه دشنامى از اين بالاتر؟! چه ضربه اي از اين بدتر و ناجوانمردانه تر؟! اين خودش عامل ناامنى مى شود. برخورد با عامل ناامنى بايستى قاطع، هوشمندانه، بخردانه، از موضع فراتر از همه بازيهاي جناحى اي كه متأسفانه در دست و بال خيلى ها رايج است، باشد. الان خود آمريكايى ها همين ها را صريح مطرح مي كنند؛ مى گويند، مى خواهيم در داخل ايران اغتشاش ايجاد كنيم. بله، راهكار آنها ايجاد اختلاف بين ملت و جدايى و افتراق ميان ملت و نظام است.
راهكار آنها اين است كه اگر ديديد تعدادي افراد ناراحت و ماجراجو و مايل به اغتشاش را مى توانند مزدور خودشان كنند، معطل نمي كنند؛ از آنها حمايت مي كنند. چهار نفر گوشه اي صدا بلند مي كنند، آنها مى گويند، حامى اينها هستيم. راست مى گويند؛ آنها حامى هر اغتشاشگرو هر مخل به امنيت و وحدت اند؛ همين مطلب كه من چند سال قبل گفتم؛ بعد هم بعضى از قلم به دستهاي بى تدبير و ناآگاه و در مطبوعاتشان در اين حرف خدشه كردند. بله، آنها دنبال اغتشاش افكنى اند. ملت ايران بايد هوشيار باشند، مسؤولان هم بايد هوشيار باشند؛ به خصوص جوانها بايد هوشيار باشند. 1

پي نوشت ها :
 

1. بيانات مقام معظم رهبري در سفر به استان اصفهان، سال 1382

منبع:www.khamenei.ir